اخبار و مقالات
تاریخچه دندان پزشکی در ایران
عده معدودی از سلمانیها، شاگرد زرگرها و عطارها را میتوان اولین افرادی دانست که با استفاده از روشهای گوناگون، مبادرت به کشیدن دندان، گذاشتن روکش، ساختن دندان مصنوعی و یا برای تسکین دردها و ورمهای دهانی آن هم با وسایل بسیار اولیه مبادرت به انجام امور دندانپزشکی میکردند.
بعدها مسئله آموزش دندانپزشکی مطرح شد که پیشگامان این حرکت را میتوان کتر میلچارسکی، دکتر سیاح و برخی دیگر از دندانپزشکان آن زمان دانست. دندانپزشکی که شاخهای از طب است تنها کلاس طب تا سال ۱۲۹۷ در مدرسه دارالفنون بود.
درآبان ماه آن سال کلاس طب به مدرسه طب تغییر کرد و در نتیجه این مدرسه دارای اتاق و رییس جداگانهای گشت که محل آن در حیاط بزرگ دارالفنون قرارداشت. با گذشت زمان وبا جدا شدن مدرسه طب از دارالفنون چند اتاق در حیاط وزارت معارف به آن اختصاص داده شد.
در سال ۱۳۰۰ که دکتر سیاح تحصیلات خود را دراروپا به پایان رسانید، به ایران مراجعت و با افرادی نظیر دکتر میلچارسکی، دکتر اشتومپ و دکتر استپانیان آشنا شد. اکثر آنها پزشکان ویژهٔ دربار بودند. در آن زمان به پیشنهاد دکتر میلچارسکی و دکتر سیاح و تصویب مسوؤلین وقت دستور راهاندازی مدرسه دندانسازی داده شد. این مدرسه در سال تحصیلی ۱۳۰۹-۱۳۱۰ وابسته به مدرسه عالی طب و مدیریت آن به عهده دکتر میلچارسکی و بعد به دکتر سیاح واگذارگردید. در آن زمان مدرسه دندانسازی دارای دو اتاق و یک زیر زمین بود که امور درمانی، لابراتوری و اداری در آن انجام میگرفت.
تجهیزات و برخی از مواد عبارت بودند از چند صندلی با سلفدانهای حلبی، چهار عدد چرخ پائی دندانپزشکی جهت کلینیک، یک میز چوبی، سه عدد چهارپایه، یک ولکانیزاتور و گچ ساختمانی که توسط محمدخان اولین مستخدم مدرسه دندانسازی کوبیده میشد و الک میگردید.
آموزشهای نظری و عملی در این مقطع توسط دکتر آشوت هاروطونیان و شهریار سلامت انجام میشد.
پایه دانشگاه به سبک دانشگاههای اروپایی در سال ۱۳۱۳ ریخته شد. در مهرماه آن سال دکتر سیاح رئیس دانشکده و دکتر محسن لک عهدهدار تدریس کلینیکی شدند. دوره آن پنج سال بود که چهارسال آن صرف آموزشهای عملی ونظری میگردیدو یکسال جهت تهیه وتدوین پایان نامه.
-------------------------------------------------------------------------------------------
پیش درامدی بر استرس در جراحی های دندان پزشکی
استرس به هر نوع تغییری که باعث فشار جسمی، روحی و یا روانی در افراد شود، تلقی می گردد.
در عین حال تمام انواع استرس منفی نیستند. در زندگی روزمره ما اغلب با انواع مختلف استرس برخورد می کنیم.
Eustress به نوعی از استرس گفته می شودکه باعث هیجان و نشاط می شود و ما را سرزنده نگاه می دارد.
- استرس حاد، نوع کوتاه مدت استرس است که می تواند مثبت (Eustress) و یا دیسترس کننده باشد مانند شرایطی که فکرمی کنیم دچار استرس شده ایم.
- استرس حاد دوره ای، شرایطی است که استرس در زندگی به قدری فراوان است که زندگی را به شکلی از هرج ومرج و آشفتگی تبدیل می کند.
- استرس مزمن، در شرایطی ایجاد می شود که استرس غیرناگزیر و پایان ناپذیر است مانند استرس حاصل از ازدواج ناموفق و یا شغلی که رضایت فرد را برنمی تابد.
استرس تمام افراد را از پیر و جوان وکودک تحت تاثیر قرار می دهد. طبق گزارش، خانم ها دو برابر بیش تر از آقایان تحت تأثیر استرس قرار می گیرند. مطالعات نشان می دهد که 70% مراجعه به پزشک و85 % علت بیماری های جدی به علت نوعی از استرس است.
ارگانیسم بین تهدید فیزیکی و روحی تشخیص افتراقی نمی دهد و با هردو پدیده با یک مکانیسم عمل می کند. فشار کار برنامه ریزی شده، بحث با دوست، شلوغی ترافیک، درگیری مالی و... همه و همه عواملی هستند که موجب ایجاد واکنش مشابهی در بدن می شوند و وقتی این پدیده ها مدتی ادامه یابند، برانگیختن شرایط اضطراری را در فرد سهل تر و شدید تر می کنند. از طرف دیگر، استرس اگر ادامه یابد، می تواند عوارض خطرناکی برای سلامت بدن، روحیه، کارایی، ارتباطات و بالاخره کیفیت زندگی داشته باشد.
در شرایط استرس، سیستم عصبی، هورمون های استرس از جمله آدرنالین وکورتیزول آزاد می کنند که بدن را در حالت مقابله با شرایط اضطراری و به پاسخ « دفاع یا گریز» آماده می سازند. در این شرایط قلب تندتر، عضلات محکم تر، فشارخون بالاتر، تنفس سریع تر وحس محیطی تیز تر می شوند.
تغییراتی که در بدن به هنگام استرس اتفاق می افتد، همه در جهت تطبیق فیزیولوژیک ارگانیسم با استرس می باشند. از جمله:
*افزایش ضربان قلب به منظورتامین سریع تر و بیش تر خون
*افزایش فشار خون به منظور تامین کفایت خون
*افزایش میزان تنفس به منظورگرفتن بیش تر اکسیژن از هوا
*شکستن ذخائر گلیکوژن در کبد و عضلات برای تامین بیش تر ارگانیسم با گلوکز
*ساخت بیش ترگلوکز از مواد غیرهیدروکربور
همه این موارد باعث بالا رفتن قدرت بدن و سرعت عمل و بهبود تمرکز برای مقابله با عامل ایجاد کننده استرس می شوند.
انسان به علت تکامل مغز و نئوکورتکس خود، بالاترین درجه آداپتاسیون را در طبیعت دارد. تاثیرات استرس بر بدن به اشکال متفاوت اعمال می شود. برخی ازآن ها واضح و آشکارند، اما برخی تا زمانی که بسیار شدید شوند، قابل مشاهده نیستند. مهم ترین تأثیر، شاید نتایج سرکوب سیستم ایمنی است که بسیاری ازمشکلات و بیماری ها را در بدن سبب می شود.
استرس افراد را به اشکال مختلف تحت تأثیر قرارمی دهد که هریک راه کار متفاوتی برای مقابله با آن و یا کنار آمدن با آن دارند. هورمون ها و مواد شیمیایی که بدن در نتیجه استرس آزاد می کنند، می توانند در طول زمان ساخته شوند و علائم مختلف روحی-روانی چون خشم، افسردگی، بی خوابی و بدخوابی، احساس بیماری و...علائم فیزیکی چون درد معده، سر درد و ... را سبب شوند.
استرس می تواند میزان مولکول هایی را که می توانند بالقوه برای سلامت قلب مضر باشند، ازجمله لیپوپروتئین های با تراکم کم (LDL)(کلسترول بد) و دیگر گونه های لیپیدی چون تری گلیسیریدها را بالا ببرد. همچنین می تواند باعث تاخیر در تجزیه و تصفیه این چربی ها شود. جمع شدن این چربی ها فرد را در ریسک پیشرفت آترواسکلروز و دیگر بیماری های قلبی قرار می دهد.
از طرف دیگر، افزایش ضربان قلب و فشارخون درپاسخ به استرس، به تدریج باعث صدمه به شریان های کروناری قلب می شوند که خود مولود ایجاد درد آنژین صدری و حملات قلبی است.
ترشح کورتیزول درشرایط استرس باعث سرکوب پاسخ های ایمنی بدن می شود و استعداد ابتلاء به عفونت های مختلف در بدن را افزایش می دهد.
در شرایط استرس شدید، خون رسانی به معده محدود می شود و باعث اختلال در عمل کرد طبیعی گوارشی می شود. همچنین کار اعصاب کنترل کننده حرکات روده، تحت تاثیر استرس مختل می شود.
ارتباط استرس با دردهای مزمن سر، چون میگرن، کمردرد و گردن درد نیز شناخته شده است.
استرس باعث کاهش T-لنفوسیت ها می شود که عمل کرد آن ها باعث تخریب سلول های سرطانی و در نتیجه کاهش احتمال متاستاز می گردد.
استرس مزمن باعث تغییرات در هموستاز و ایمنی می شود و موازنه بین اکسیدان ها و آنتی اکسیدان ها را در بدن بهم می ریزد که نتیجه آن پاسخ های پاتولوژیک مسبب ناهنجاری های عمل کردی وبیماری هایی چون کانسر و آلزایمر می شود و همچنین پروسه پیر شدن را تسریع می کند.
پیش از جراحی، بیماران نگران بی هوشی، درد پس از عمل و نتیجه بعد از آن هستند. بیماران مسن تر حتی از اقامت در بیمارستان نیز هراس دارند. نگرانی مالی نیز گاه به این مجموعه افزوده می شود. گاهی نیز سابقه عدم بهبود دوستان خود را درخاطر دارند.
پژوهشگران گزارش کرده اند که در هنگام جراحی، سلول های ایمنی خونی می تواند از گردش خون جدا شوند و وارد بافت های جراحی گردند. شرایط همراه با استرس می تواند فعالیت ایمونیته بدن را سرکوب کند. در بیهوشی ها با هالوتان ها و ایزوفلوران، تیترگلوکوکورتیکوستروئیدهای سرمی بالا می روند. حتی کانولاسیون وریدی باعث بالا رفتن کورتیکوسترون های پلاسما می شود.
در سالیان اخیر، بسیاری از مطالعات نشان داده اند که استرس روحی می تواند پروسه ترمیم پس از جراحی را کُند کند و بهبود پس از جراحی را مختل سازد.
در پروسه درمان های جراحی، علاوه بر کنترل درد و اضطراب در کنترل استرس بیمار، ارتباط کلینیسین-بیمار که بازتاب دهندة بالانس بین تفاهم بیومدیکال و سایکوسوشیال باشد، می تواند به طورقابل ملاحظه ای، تاثیر مثبتی برعوامل مختلف بهبود پس ازجراحی داشته باشد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------